عشق خطر ناک من

ویوا/ا امروز که از خواب بیدارشدم ساعت هشت بود دیرم سده بود سریع اماده شدم وقتی رسیدم رییس گفت که کافه رزرو شده و مجبور بودیم منو لیا همجا رو تمیز کنیم بعد چند ساعت تمیز کاری تموم شد که یک مرد اومد که فکر کنم اسمش سوهو بود اومد و نشست رفتم که سفارشش رو بگیرم
پایان ویو ا/ت

ا/ت : خوش اومدید اقا چی میل دارید


سوهو: برام یک اسپرسو بیار ( با عصبانیت)



ا/ت: بله حتما لیا یک اسپرسو اماده کن پسره بیشعور انگار ارث باباش رو خوردم اینجوری صحبت میکنه



لیا : ا/ت ساکت شو پشت سرته



ویو سوهو


سریع بهم زنگ زدن که همه جمع شدن برای فروش دختر که منم می خواستم برم رفتم سفارشم رو کنسل کنم که شنیدم دختره چی میگفت

پایان ویو سوهو


سوهو : باید ادب شی خانم انگار


ا/ت : ببخشید و قصد بدی نداشتم

سوهو : دختر خوبی بود حتما پول خوبی هم توشه به بادیگارد ها علامت دادم که بیان و جفتشون رو ببرن




ویو ا/ت

وقتی بیدار شدم یک زن با عصبانیت گفت پاشو این لباس رو بپوش لباس رو پوشیدم و یکم ارایشم کردن دختر های زیادی اونجا بود ولی هر چقدر دنبال لیا می گشتم نبود که یهو همون زن باعصبانیت گفت




میشه لایک کنید
دیدگاه ها (۰)

کلمات با ترکیب هم یک اثار زیبان

عشق خطر ناک من

سناریو BTS

ویو ا،ت صبح از خواب پاشدم رفتم دست و صورتمو شستم کارای لازم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط